جدول جو
جدول جو

معنی قیامت شدن - جستجوی لغت در جدول جو

قیامت شدن
(تَ)
برپا شدن رستاخیز، برپا شدن شور و غوغا و هنگامه. (فرهنگ فارسی معین) :
گر ملامت می کنندم ور قیامت میشود
بنده سر خواهد نهاد آنگه ز سر سودای تو.
سعدی
لغت نامه دهخدا
قیامت شدن
رستاخیزشدن، هنگامه شدن بر پا شدن رستاخیز، بر پا شدن شور و غوغا و هنگامه: گر ملامت می کنندم ور قیامت می شود بنده سر خواهد نهاد آنگه ز سر سودای تو
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قیامت کردن
تصویر قیامت کردن
کنایه از شور و غوغا کردن، هنگامه برپا کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یافت شدن
تصویر یافت شدن
پیدا شدن، آشکار شدن، نمایان شدن، یافته شدن، به وجود آمدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قامت زدن
تصویر قامت زدن
به نماز ایستادن، قد قامت الصلوه گفتن، قامت بستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قایم شدن
تصویر قایم شدن
پنهان شدن، مخفی شدن
فرهنگ فارسی عمید
(دَ اُ دَ)
قات شدن مهره، پیوستن یکی از دو مهرۀ خانه یک به مهره یا مهره های خانه دوازدهم با شش و بشی درنرد. متصل شدن مهره ببالاترین مهره ها در بازی نرد
لغت نامه دهخدا
(تَ)
در تداول عوام، پنهان شدن، در شطرنج پات شدن است یعنی هیچ یک از دو حریف غالب نتواند شدن
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ خوا / خا دَ)
افزون شدن. طولانی شدن. دراز شدن:
اگر به زهد زیادت شدی کسی را عمر
کرا بدی به جمال و کمال دهر نظر.
ناصرخسرو.
و هر روز اسلام ایشان زیادت می شد تا همگان بر گذشت روزگار مسلمان شدند. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 117).
گفتم دمی بگوشۀ چشمش نظر کنم
چشمم در او بماند و زیادت مقام شد.
سعدی.
...ترا می بینم و میلم زیادت می شود هر دم.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(تَ)
کنایه از کارهای عجیب کردن و کارهای اعجاب انگیختن. (برهان) (آنندراج). زیاده از طاقت در کاری کمال نمودن. (آنندراج). هنگامه کردن. غوغا کردن. آشوب کردن. کاری سخت خوب یا سخت بد کردن:
قیامت میکنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن
مسلم نیست طوطی را در ایامت شکرخایی.
سعدی.
هیچ میدانی چه ها ای سروقامت میکنی
میکشی و زنده میسازی، قیامت میکنی.
محمدباقر ولد ابوعلی (از آنندراج).
لحظه به لحظه در ستم غمزۀ او قیامتی
میکند و ز کافری نیست غم قیامتش.
کمال خجندی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(پَ وَ دَ)
ایستادن. قامت بستن:
قامت زده و شکسته قامت
انگیخته از جهان قیامت.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از یافت شدن
تصویر یافت شدن
پیدا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
نادرست نویس غات شدن زبانزد وینرد شیر یا قات شدن مهره. پیوستن یکی از دو مهره خانه یک بمهره یا مهره های خانه دوازدهم با شش و بش متصل شده مهره ببالاترین مهره ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیمت شکن
تصویر قیمت شکن
بهاشکن فروش ارزان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قسمت شدن
تصویر قسمت شدن
بخش شدن
فرهنگ لغت هوشیار
در نماز آمدن بر در مسجد گذاری کن که پیش قامتت در نماز آیند آنهایی که قامت می کنند (اوحدی) قامت بستن
فرهنگ لغت هوشیار
هنگامه کردن شور و غوغا و هنگامه بر پا کردن: قیامت می کنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن مسلم نیست طوطی را در ایامت شکر خایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قایم شدن
تصویر قایم شدن
پنهان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قایم شدن
تصویر قایم شدن
((یِ شُ دَ))
ثابت و برقرار گشتن، پنهان شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قیامت کردن
تصویر قیامت کردن
((~. کَ دَ))
هنگامه به پا کردن، کار بزرگ کردن
فرهنگ فارسی معین